ورود | ثبت نام

کتاب بابای بچه‌ها (14 حکایت از مهربانی‌های پیامبر با کودکان)

14 حکایت از مهربانی های پیامبر (ص) با کودکان
قرآن کریم،پیامبر را به عنوان الگویی همیشگی بشریت معرفی کرده است.

4 عدد در انبار

۲۵,۰۰۰ تومان

4 عدد در انبار

x


ناشر

مؤلف

اندازه کتاب

نوع جلد

گروه

شابک ۹۷۸۹۶۴۲۰۲۵۴۳۵

کتاب

بابای بچه‌ها / ۱۴ حکایت از مهربانی های پیامبر (ص) با کودکان

قرآن

کریم،پیامبر را به عنوان الگویی همیشگی بشریت معرفی کرده است.در فرآیند تربیت ،

ارائه یک الگوی جامع اهمیت ویژه‌ای دارد. برای آن که کودکان ما راه و روش پیامبر

را الگوی زندگی خویش سازند.درآغاز باید به آن بزرگوار دلبستگی و علاقه پیدا کنند.

کتاب بابای بچه ها با هدف تعمیق محبت کودکان مسلمان به پیامبر اکرم (ص)تهیه شده

است.

حضرت

محمّدص کودکان را خیلی دوست داشت.پیامبر به بچّه ها سلام میداد. با آنها بازی می

کرد.آن‌ها را میبوسید و به آن ها احترام میگذاشت. ازبقیه ی مسلمانان هم همیشه میخواست

که با بچّه هامهربان باشند و آنان را دوست بدارند. پیامبر برای بچّه ها، مثل یک

پدر مهربان بود.در کتاب بابای بچّه ها چهارده حکایت از مهربانی های پیامبر با

کودکان را خواهید خواند.

بخشی

از کتاب را با هم می‌خوانیم:حسین (ع )بازی با بابا بزرگ را خیلی دوست داشت.وقتی پیامبر

به خانه‌ی آنها می‌آمد، حسین و برادرش حسن روی کمر پیامبر می نشستند و تا می‌توانستند،با

پدربزر گشان بازی می‌کردند. پیامبر هم خیلی خوب به آنها سواری می‌داد. نوه‌های عزیز

پیامبر وقتی بر کمر بابا بزرگ می‌نشستند، خیال می‌کردند در حال سوارکاری هستند.

برای همین بلند بلند فریادمی زدند: «برو، برو » پیامبر هم آن ها را از این طرف

اتاق

به

آن طرف می‌برد و می‌گفت: «شما دو تا چه شتر خوبی دارید و خودتان هم چه سوارکارهای

خوبی هستید. »بچّه‌ها آن قدر از بازی با بابابزرگ لذّت می‌بردند که حتّی موقع نماز

هم سوار پیامبر می‌شدند. یک روز که

پیامبر

نماز م یخواند، حسین نیز آمد کنار پیامبر تا باز هم با بابابزرگ خود بازی کند.

رسول خدا (ص) امام جماعت بود و عدّ ه‌ی زیادی پشت سرش نماز می‌خواندند. همین که پیامبر

به سجده رفت، حسین بهپیامبر نزدی کتر شد و بر پشت حضرت محمّد(ص) نشست. مثل وقتی که

با او در خانه بازی می‌کرد، فریاد زد: «برو، برو » پیامبر (ص) اصلًا ناراحت نشد.

حسین یک بچّه بود و بازی می‌کرد.حضرت محمّد(ص) بچّه ها را خیلی خوب می‌شناخت و آن‌ها

را خیلی دوست داشت. می‌دانست که

بچّه‌ها

در وقت بازی، به دنبال آزار و اذّیت کسی نیستند. بچّه ها با بازی کردن خیلی شاد می‌شوند.حضرت

محمّدص به نمازش ادامه داد. البته موقع بلند شدن از سجده، خیلی آرام حسین(ص) را

برمی‌داشت

و روی زمین می‌گذاشت. پیامبر مواظب بود که مبادا موقع بلند شدنش، حسین بر زمین بیفتد  و آسیب ببیند. تا پایان نماز، حسین بارها از

سجده ی پیامبر استفاده کرد و روی کمر او نشست. آن روز به

حسین خیلی خوش گذشت.یک مرد یهودی که رفتار پیامبر را

تماشا می‌کرد، جلوتر آمد و به رسول خدا گفت: «ای محمّد! ما هرگز با کودکان خود تا

این اندازه مهربانی نمی‌کنیم. رفتار ما با کودکان،با رفتار شما فرق دارد. » پیامبر

فرمود: «ا گر شما هم به خدا و رسول او ایمان می‌آوردید، با کودکان مهربانی می‌کردید.

»اخلاق خوب پیامبر، برای آن مرد یهودی خیلی جالب بود. او با خودش گفت: «همه‌ی

کارهای محمّد، مانند کارهای پیامبران است. حتماً او فرستاده‌ی خداست که این قدر

خوش اخلاق است. »مرد یهودی، همان جا مسلمان شد و دین اسلام را پذیرفت. او به پیامبر

گفت:«اکنون، من هم به خدا و رسول او ایمان آوردم. »

 

 

ناشر

مؤلف

اندازه کتاب

نوع جلد

گروه

شابک ۹۷۸۹۶۴۲۰۲۵۴۳۵
محصولات مرتبط

اعلان ها و پیشنهادات شخصی شده را دریافت کنید

به اعلان‌ها اجازه دهید به‌روزرسانی‌های بی‌درنگ درباره سبد خرید شما دریافت کنند و چه کسی می‌داند، حتی ممکن است یک کد تخفیف شیرین دریافت کنید.

Maybe later
کتاب بابای بچه‌ها (۱۴ حکایت از مهربانی‌های پیامبر با کودکان)
کتاب بابای بچه‌ها (14 حکایت از مهربانی‌های پیامبر با کودکان)

4 عدد در انبار

x

چگونه می خواهید با ما در تماس باشید؟