قصه های کوچک برای بچه های کوچک ۱۱
داستان های این مجموعه هر یک سعی دارد .در عین سرگرم کننده بودن و جذاب بودن برای کودک به صورت غیر مستقیم پیامهایی را هم برای کودک داشته باشد. جان بخشی به اشیا و گفتگو با حیوانات در اکثر داستانها نمود دارد. نثر کتاب بسیار روان و شیرین است.
معرفی شده در کتاب فارسی اول و دوم دبستان
گزیده ای از کتاب قصه های کوچک برای بچه های کوچک ۱۱ (تخمه سیاه خوش شانس و ۴ قصه دیگر):
آقا فرفره کلاهش را به سر گذاشت و راه افتاد تا به دیدن عمه ی پیرش برود. خانه عمه پیره دور نبود، کنار یک تپه بود. آقا فرفره نزدیک خانه ی عمه پیره، یک دوچرخه پیدا کرد. با خودش گفت: حالا که دوچرخه هست، بهتر است به دیدن عمویم بروم که خانه اش آن طرف تپه است!
بعد هم سوار دوچرخه شد و تند و تند پا زد.
آفتاب می تابید و چشم هایش را می سوزاند. نزدیک خانه ی عمویش، یک چتر آفتابگیر پیدا کرد. آن را برداشت و به دسته ی دوچرخه اش بست و با خودش گفت: حالا که یک چتر دارم، بهتر است به دیدن دایی ام بروم که خانه اش پایین تپه، کنار رودخانه است! و تندتر پا زد و رفت.
غروب شده بود و هوا داشت تاریک می شد. آقا فرفره نزدیک خانه ی دایی اش یک چراغ قوه پیدا کرد. آن را هم به دسته ی دوچرخه اش بست و گفت: حالا که چراغ دارم بهتر است به دیدن خاله ام بروم که خانه اش بعد از رودخانه است! و…
پیشنهاد ما مجموعه ۱۲ جلدی قصه های کوچک برای بچه های کوچک (۶۴ قصه برای کودکان)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.