کتاب ماجرای غدیر خم – عبدالرحمن شکری

کتاب ماجرای غدیر خم

در این کتاب ماجرای غدیر خم به طور کامل و با جزئیات بیان شده و در آخر هم ماجرای یکی از منکران ولایت امیرالمومنین ع، حارث بن نعمان و به هلاکت رسیدن او آورده شده است.

در سال دهم هجری یکی از مهم ترین و ماندگار ترین حوادث دوران زندگی پر برکت پیامبر ص به وقوع پیوست. ماجرایی که خود اتفاقات زیادی را به همراه داشت.ماجرایی که با یک سفر آغاز شد. سفری که مقصد آن زیارت خانه ی خدا و انجام اعمال حج بود. حج با شکوهی که برای آخرین مرتبه پیامبر خدا ص در آن حضور داشت و حجة الوداع نام گرفت.

پیامبر همراهان خود را هدایت می کند.با آنها سخن می گوید. سخن از دو امانت گران بها. پیامبر می فرمایند: ” من دو چیز گران بها در میان شما به امانت می گذارم که اگر از آن دو بهره بگیرید هرگز گمراه نخواهید شد.کتاب خدا و اهل بیتم.

آخرین ساعات حضور رسول خدا ص در مکه پایان یافت. حاجیانی که تعداد آن ها را تا صد و بیست هزار نفر گفته اند همراه پیامبر ص و امام علی ع به سوی شهر و دیار خود حرکت نمودند. پس از چند روز در روز هجدهم ذی الجحه به منطقه ای به نام غدیر خم رسیدند.

ناگهان فرشته ی وحی بر پیامبر نازل گردید و پیام آورد که :

ای پیامبر آنچه را که از جانب خداوند بر تو نازل شده اعلام کن که اگر نکنی حق رسالت را به پایان نرسانده ای.پیامبر فرمان دادند تا همه ی کاروانیان بایستند و کسانی که عقب بودند رسیدند و کسانی هم که جلوتر رفته بودند به غدیر خم باز گشتند.یاران پیامبر تخته سنگ های کوه و زین شتران را روی هم قرار دادند مکان مرتفعی شبیه منبر برای رسول خدا ص آماده کردند.نبی خدا ص بر فراز این مکان قرار گرفت و علی ع را فرا خواند.

پیامبر خطبه ی غرای خود را با ستایش خداوند آغاز نمودند.سپس فرمودند : ” فرشته ی وحی سه مرتبه بر ن نازل شده و پیام آورده است که در سرزمین غدیر خم توقف کنک و به سیاه و سفید شما اعلام کنم که :

علی بن ابی طالب وصی و جانشین و امام شما پس از من است. علی رهبر شما پس از خدا و رسول است.

در این جا پیامبر ص دست امام علی ع را بلند کردند و فرمودند: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر کس را که علی را دوست دارد و دشمنی کن با کسی که با علی دشمنی نماید. یاری کن هر کسی را که علی را یاری نماید و خوار نما کسی را که علی را خوار نماید.

در اینجا جبرئیل آیه ی دیگری بر رسول اکرم ص نازل کرد که:

امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذیرفتم.